❤وبلاگ محمد پرهام عزیز ما❤

خداییش ببینید چقدر جدی پاشو گذاشتو رو رکاب سه چرخه اش. اگه پورشه داشت، چیکار میکرد!!! بابا قربونتت بره پسر گلم. ...

آقا پرهام از غفلت مامان و بابا سوء استفاده کرد و آنی یک رول سفره یکبار مصرف رو باز کرد و برای خودش دریا درست کرد و مشغول شنا کردن شد. ...

...

پی نوشت: طراحی توسط مامان پرهام؛ چاپ توسط بابای پرهام؛ هدیه شد به پدر جون و مادر جون و مامان جون و بابا جون ...

شیرینکم؛ براستی که با هر بار لبخند زیبای تو بهاری تازه را حس می کنیم؛ خدای را سپاس تو فرشته کوچک را بر زمین ما ارزانی داشت تا ترنم محبتش رو هر لحظه با تمام وجود حس کنیم. ...

خوشبختانه نزیدیک خونه جاهای زیادی برای بازی بچه ها هست. و من سعی می کنم الان که هوا خوب شده ببرمت بیرون و بگردونم. تاب، سرسره ( که بهش می گی "لیز" ) و اسبهایی که خودت می تونی حرکتشون بدی. وقتی اولین بار سوار این اسبا شدی من گفتم: " پیتیکو پیتیکو..." دیگه وقتی می خوای به این اسبا اشاره کنی میگی : بیدیکو  و برام جالبه که خودت فهمیدی چطور حرکتش بدی ودست منو کنار میزنی. ...

الان که 19 ماهت تموم شده: مامان : مامان بابا : بابا دَدَ : بیرون بَه بَه : هر چیز خوراکی بطور عام! آبَه : آب بَبو : ماشین توپ : توپ ( البته قبلا به هندونه هم می گفتی توپ!) نِنونه : هندونه مَما مِما : هواپیما ( صدای هواپیما هم در میاری!) هاپو : سگ جوجه : پرنده جوجی : موجودات زنده بجز آنها که نام مجزا دارند! بابا دِدِ : بادکنک برق ...

عزیزکم چقدر از دیدن گامهایت شاد می شوم و چقدر وجودت خوشبختی ما را دو چندان کرده است. سپاس خدای مهربان که تو، فرزند دوست داشتنی، را به ما هدیه کرد. ...

اگه تونستید خودتون رو شبیه من کنید، به بابا جونم میگم براتون یه جایزه بخره!   ...