پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

❤وبلاگ محمد پرهام عزیز ما❤

آنروز که تو قدم به دنیا نهادی...

1391/7/16 13:14
نویسنده : مامان
353 بازدید
اشتراک گذاری







      
 
پرهام عزیزم خاطره آنروز (15 شهریور) را می نگارم
 تا هم من به یاد داشته باشم و هم تو بدانی حس آنروز را .
نیمه شب بود که فهمیدم وقت آمدن توست. بسیار غافلگیر شده بودم.
حس عجیبی بود گویی بین شادی و غم بین آرامش و اضطراب.
ذکر یاالله تا آمدن تو بر لبانم جاری بود.
در سحر گاه بود که دردی جانکاه وجودم را گرفت...
 چنانکه مرگ را در چند قدمی خود می دیدم و بناگاه همه چیز تمام شد
 و تو را در آغوش خود دیدم چونان رویایی شیرین
من مادر شدم و تو طفل دوست داشتنی من
 قلبم مملو از عشق به تو گشت و وجودم را شادمانی فرا گرفت.
 انتظار دیدارت به سر رسیده بود
 و حال تو به بهشت کوچک خانه ما پای گذاشته بودی.
 آن شب محبت خدا را با تمام وجود حس میکردم
 گویی در آغوش خدا بودم حسی وصف ناشدنی
و خداوند با لبخند تو را به ما هدیه کرد به زیباترین شکل ممکن,که اوست زیبای زیبا آفرین
خدای را سپاس بخاطر این همه لطف

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)