خاطره شب یلدا
شب یلدا رفتیم خونه مامان جونینا. آرمانینا هم اونجا بودن. من و آرمان کلی در بدو ورود به زبون خودمون صحبت کردیم!
مامان جون به من و آرمان یه ماشین قشنگ کلاسیک کادو داد. خاله سارا هم با خط قشنگش روش نوشته بود:پرهام جان اولین یلدات مبارک
خاله سارا هم چند تا مسابقه و سرگرمی از جمله پرتاب حلقه آماده کرد. البته من و آرمان با نق زدنامون نذاشتیم خیلی بازی کنن!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی