سلام دنیا من اومدم!
سلام به همه
یه خبر خیلی خیلی مهم براتون دارم. قبل از اینکه خبرم رو بگم، بخاطر اینکه چند وقت نبودیم عذر خواهی میکنم. حتما از خاطرات آقا پرهام متوجه شده بودید که قراره خونمون رو عوض کنیم. بالاخره خدا خواست و خونه آماده شد و جابجا شدیم. به خاطر همین، اینترنتمون قطع بود و نمیتونستیم وبلاگ رو بروز کنیم. ١٢شهریور، مامانی و دایی حسین و خاله سارا، وسایل آقا پرهام رو براش آوردن. فرداش هم خودمون اثاث کشی کردیم و رفتیم خونه جدید. اینقدر وسایل پرهام قشنگه که حد نداره. دست بابا بزرگ و مامان بزرگش درد نکنه که زحمت خریدنشو کشیدن. اما خبر مهمم چیه؟!
آقا پرهام که دید وسایلش آماده اس، دیگه دلش طاقت نیاورد تو دل مامانش بمونه و نصفه شب ١٥ شهریور دوتا پاشو کرد تو یه کفش که من میخوام بیام به این دنیا. ما هم که دلمون برای دیدنش تاپ تاپ میکرد، گفتیم : "بفرمایید!". به این ترتیب، گل پسر خوشگل مامان و بابا، ساعت ٤:٣٠ صبح روز چهارشنبه ١٥ شهریور سال ٩١ پا به این دنیا گذاشت.
آقا پرهام وقتی به دنیا اومد ٥٠ سانت قد و ٢٨٧٠ گرم وزن داشت. یه عالمه هم مو داشت. چشماشم خاکستری بود. اینقذه (همون اینقده خودمون، منتها خیلی شدیدتر) ناز نازی بود که حد نداره.
فعلا یه عکس براتون میذارم تا ببینیدش، بعدا سر فرصت عکسهای بیشتری براتون میذارم.