تفریح های ظهرانه!
بعد از عید که هوا خوب بود، نزدیکای ظهر می رفتیم پارک های دم خونه. نهار رو هم بر می داشتم. بازی می کردی، نهارمون رو می خوردیم، بعدشم می رفتیم مسجد برای نماز ظهر. چند تا دوست هم پیدا کردی. مامانا از این کار ما خیلی خوششون اومده بود. منم شماره شونو گرفتم تا وقتی تو رو می برم بیرون بهشون زنگ بزنم تا با پچه هاشون بیان پیش ما. ...