پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

❤وبلاگ محمد پرهام عزیز ما❤

بیدیکو!!!!

خوشبختانه نزیدیک خونه جاهای زیادی برای بازی بچه ها هست. و من سعی می کنم الان که هوا خوب شده ببرمت بیرون و بگردونم. تاب، سرسره ( که بهش می گی "لیز" ) و اسبهایی که خودت می تونی حرکتشون بدی. وقتی اولین بار سوار این اسبا شدی من گفتم: " پیتیکو پیتیکو..." دیگه وقتی می خوای به این اسبا اشاره کنی میگی : بیدیکو  و برام جالبه که خودت فهمیدی چطور حرکتش بدی ودست منو کنار میزنی. ...
20 ارديبهشت 1393

فرهنگ لغات پرهام(1)

الان که 19 ماهت تموم شده: مامان : مامان بابا : بابا دَدَ : بیرون بَه بَه : هر چیز خوراکی بطور عام! آبَه : آب بَبو : ماشین توپ : توپ ( البته قبلا به هندونه هم می گفتی توپ!) نِنونه : هندونه مَما مِما : هواپیما ( صدای هواپیما هم در میاری!) هاپو : سگ جوجه : پرنده جوجی : موجودات زنده بجز آنها که نام مجزا دارند! بابا دِدِ : بادکنک برق ...
10 ارديبهشت 1393

شب یلدا

امسال شب یلدا خونه مادر جون و پدر جون رفتیم ( خوب به خاطر مسافت یک سال اینجاییم و یه سال هم قم!) هندونه شب یلدا رو هم بله دیگه .... بنده تزئین کردم! اینقدر شیطونی کردی .... امیدوازم سراسر زندگیت مثل خورشید فردای یلدا روشن و درخشان باشه عزیز مامان و بابا. ...
5 دی 1392

لباس علی اصغر

جمعه پدر جون و مادر جون صبح زود اومدن خونمون تا تورو با خودشون ببرن. آخه ما خیلی کار داشتیم. البته ما هم عصری رفتیم. وقتی بردنت برات یه دست لباس علی اصغر خریدن که خیلی هم بهت می اومد. دستشون درد نکنه. ...
18 آبان 1392