پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

❤وبلاگ محمد پرهام عزیز ما❤

عکسهای اتاق خوشگلم

میخوام براتون چند تا عکس از اتاقم بذارم تا ببینید چقدر قشنگه. بابایی و دایی حسین چند بار تخت و کمد سنگین منو از اینطرف اتاق بردن اونطرف تا بالاخره مامانی و مامان بزرگ و خاله سارا رضایت دادند که جاشون خوبه! دست همشون درد نکنه.         ...
28 شهريور 1391

سلام دنیا من اومدم!

سلام به همه یه خبر خیلی خیلی مهم براتون دارم. قبل از اینکه خبرم رو بگم، بخاطر اینکه چند وقت نبودیم عذر خواهی میکنم. حتما از خاطرات آقا پرهام متوجه شده بودید که قراره خونمون رو عوض کنیم. بالاخره خدا خواست و خونه آماده شد و جابجا شدیم. به خاطر همین، اینترنتمون قطع بود و نمیتونستیم وبلاگ رو بروز کنیم. ١٢شهریور، مامانی و دایی حسین و  خاله سارا، وسایل آقا پرهام رو براش آوردن. فرداش هم خودمون اثاث کشی کردیم و رفتیم خونه جدید. اینقدر وسایل پرهام قشنگه که حد نداره. دست بابا بزرگ و مامان بزرگش درد نکنه که زحمت خریدنشو کشیدن. اما خبر مهمم چیه؟! آقا پرهام که دید وسایلش آماده اس، دیگه دلش طاقت نیاورد تو دل مامانش بمونه و نصفه شب ١٥ شه...
15 شهريور 1391

تولد مامانه مهربونم مبارک

امروز تولد بهترین مامانه دنیاست. میدونید اون کیه؟ آره درست حدس زدید، اون مامان مهربونه منه. مامانی که چند ماه سختیه مراقبت از منو به جون خریده و با اینکه من تو دلش فوتبال بازی میکنم!!!، بازم منو یه عالمه دوست داره. اینم بگما، منم اونو یه عالمه ی خیلی زیاد دوست دارم. تازشم به بوآم گفتم براش یه هدیه ی خیلی خیلی خوشگل و ناز بخره و بجای منم روی ماهشو ببوسه. خوشبحال خودم که همچین مامانه مهربونی دارم. بیخود نیست بوآم اینقدر دوستش داره. مامان جونم تولدت مبارک اینم هدیه ی ناقابل من به مادری که بهشتم براش کمه. ...
22 تير 1391