هر کدوم از اطرافیان، آقا پرهام رو با اسم مورد نظر خودشون صدا میکنن. مثلا : مامان بهش میگه : آقا پرهام، شیر پرهام، فرشته کوچولو، شکر پنیر و ... بابا بهش میگه : پرهام آقا، شیر برنج(آخه هنوز خیلی مونده شیر پرهام بشه، هنوز شیر برنجه)، آدم فضایی(خدایی بعضی وقتا عین آدم فضایی ها میشه!) و ... مامان بزرگ میگه : مورچه کوچولو، سِتَند و ... بابا بزرگ میگه : جوجه و ... خان دایی میگه : پرهام علی (به آرمان هم میگه آرمان علی. ما هم بهش میگیم حسینقلی!!!) و ... خلاصه هر کسی یه اسمی برای گل پسرمون گذاشته! آما(همون اما، با شدت بیشتر) یادمون نره که پرهام، فرشته خوبیهاست، و ماهم برای همین این اسم قشنگ رو براش انتخاب کردیم. ...